هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن

تطبیق قواعد فلسفی و عرفانی با آیات و روایات

هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن

تطبیق قواعد فلسفی و عرفانی با آیات و روایات

از آنجایی که برخی شبهات باعث شده بود تا در ذهن بعضی اینطور تداعی شود که مطالب فلسفه و عرفان با نصوص دینی تعارضی دارد بر آن شدم تا به تطبیق امهات آن با آیات و روایات اهل بیت (ع) بپردازم.حدود 10 سال است که به مطالعه کتب نورانی فلسفی و عرفانی که همان شرح انفسی کلام الله مجید و روایات اعتقادی امامان (ع)است مشغولم و این توفیق را داشتم که در نوجوانی قرآن را حفظ کنم والان میتوانم به صراحت بگویم که حرفهای فلاسفه و عرفا تالی تلو نصوص قرآنی و روایی است.

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

الحق من ربک(حق مخلوق به)

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ب.ظ

 بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوند در مقام ذات یک حقی می باشد که در مقابل آن هیچ چیز دیگری وجود ندارد بلکه همه اشیاء در آن مستهلک و فانی هستند و حتی حیثیت آیه بودن هم ندارند.به این مقام در اصطلاح اولیاءالله هویت غیبیه و یا غیب الغیوب و یا عنقای مغرب گفته میشود.حافظ میفرماید:

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست                این قدر هست که بانگ جرسی می آید

                                                      و در غزلی دیگر میفرماید:

عنقا شکار کس نشود دام باز گیر                                     کانجا همیشه باد بدست است دام را

اصولا موضوع فلسفه و عرفان حقی است که در تعبیر قرآن با عنوان <<الحق من ربک=حق صادر از پروردگار>>از آن یاد شده است و در باره ذات خداوند هیچ سخنی گفته نمیشود.به تعبیر جناب شیخ اکبر محی الدین بن عربی(اعلی الله مقامه)در کتاب کبیر خود یعنی فتوحات مکیه:لا یصح الاشاره الیها=حتی اشاره کردن هم به آن مقام صحیح نیست.چون همین که درباره آن حرفی بزنیم آن را در ذهن خود آورده ایم و در نتیجه درباره یک مخلوق صحبت کرده ایم نه در باره ذات.

آدم الاولیاء و امام الاتقیاءمولا علی (ع)میفرماید:لا یدرکه بعد الهمم و لا یناله غوص الفطن=نه با شهود میتوان آن را درک کرد و نه با تیزهوشی میتوان به آن دست یافت.

پس اگر یک عارف و یا ولی خدا دست به گفتن شطحیات بزند و مثلا بگوید:اناالحق  منظور او حق مخلوق به  میباشد.و خداوند این واژه را در باره آفرینش آسمان و زمین هم به کار برده است:خلق السموات و الارض باالحق

به تعبیر شیخ شبستری :

روا باشد اناالحق از درختی          چرا نبود روا از نیکبختی

نودی من شاطی الواد الایمن من الشجره ان یا موسی انه اناالله رب العالمین(سوره قصص)

البته طبق گفته امام خمینی(ره)گفتن چنین حرفی نشانه این است که هنوز کمی از انانیت و پندار وجود در سالک باقی مانده است که میگوید اناالحق:من حق میباشم.

اگر سالک واقعا در حق مطلق فانی شود و خود را و حتی فانی شدن خود را هم نبیند دیگر واژه انا  را به کار نمیبرد.

حضرت امام خمینی (قدس سره)هم که میفرمایند:

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم           همچو منصور سزاوار سر دار شدم

در این بیت طبعا از آخرین درجات عرفانی خویش سخن نگفته اند بلکه از اواسط راه سلوک عرفانی خویش خبر داده اند.

برویم سراغ قرآن کریم:

ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما الا باالحق

و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما باطلا

این دو آیه میخواهد بگوید:

 تمام ماهیاتی که در آسمان و زمین می بینید به طفیلی حقیقتی وجود دارند که آنها فقط مظاهر و نمودهای آن حقیقت میباشند.آن حقیقت همان الله است=ذلک بان الله هو الحق. عرفا با استفاده از روایت نبوی و آیه قل ادعو الله او ادعوا الرحمن نام آن حقیقت را نفس رحمانی هم میگذارند.

شیخ  محمود شبستری(علیه الرحمه)میفرمایند:

تعالی الله قدیمی کو به یک دم                   کند آغاز و انجام دو عالم

منظور شیخ شبستری از دم همان نفس رحمانی میباشد.

حافظ از آن با عنوان یک فروغ رخ ساقی یاد مینماید:

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود         یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

 طبق آیه ((وما امرنا الا واحده))و قاعده الواحد که در فلسفه اثبات شده است این نفس رحمانی فقط یک دم می باشد و نه بیشتر.البته باید توجه داشت که منظور از این امر واحده وحدت عددی نیست که بتوان در کنار آن نفس های رحمانی دیگر هم فرض کرد بلکه به همان گونه که گفتیم ذات خداوند احد است و در مقابل آن چیزی فرض ندارد این حقی هم که از او صادر شده یک فیض احدی است و جا برای فیض دیگر باقی نمیگذارد و به تعبیر شیخ شبستری آغاز و انجام دو عالم را فرا می گیرد.چون این حق مخلوق به سایهحق ذاتیمی باشد و سایه آن است پس این فیض هم جا برای غیر نمی گذارد همانطور که صاحب سایه آن هم(ذات)جا برای غیر از خود نمی گذاشت.

قال الله تعالی فی سوره الفرقان:

الم تر الی ربک کیف مد الظل=آیا نمینگری به پروردگارت که چگونه بر عالم سایه می اندازد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی